وبسایت اختصاصی علی بابایی

وبسایت اختصاصی علی بابایی

ما با سیاست (به معنای امروزی )کاری نداریم .مبنای ما حق است
وبسایت اختصاصی علی بابایی

وبسایت اختصاصی علی بابایی

ما با سیاست (به معنای امروزی )کاری نداریم .مبنای ما حق است

داستـانی زیبـا از استقـامت طلبـه جـوان در برابـر گنـاه زن جـوان

داستـانی زیبـا از استقـامت طلبـه جـوان در برابـر گنـاه زن جـوان 


اثر تقوا بر شیخ عـبدالنبی عــراقی  

 

ایشان نقل می کند : در اوایل دوران طلبگی درسن بیست سالگی که کوران جوانی و طغیان غریزه جنسی است، در حجرۀ مدرسۀ علمیۀ اراک مشغول به تحصیل بودم. در یکی از شبهای زمستان که حدود نیم متر برف آمده بود، بعد از نماز مغرب و عشاء به حجره رفته، مشغول به مطالعه شدم. ناگهان زن جوانی درب حجره را باز کرد و گفت : مرا امشب در حجره ات جا بده.

 من بلند شدم و گفتم: تو زن جوانی و من هم جوان و شیطان هم درکمین و هر آن ممکن است به گناه مبتلا شویم و اورا بیرون کردم. باز برگشت و اصرار نمود… از او اصرار به آمدن در حجره و ماندن شب تا صبح و از من انکار و عدم پذیرش او…

پس از مشاجرۀ زیاد گفت: بسیار خب من می روم ولی با توجه به اینکه من زن جوانی هستم و محل امنی ندارم، اگر برای من مسأله ای پیش آمد فردای قیامت تو باید پاسخ گو باشی. این حرفش مرا منقلب کرد. با خود گفتم اگر واقعا چنین شد فردای قیامت چه جوابی دارم…؟ به او گفتم: بسیار خب بیا داخل. سپس گفتم: من آن غذا را پخته ام، تو به اندازۀ خوراکت بردار و بخور و آن طرف کرسی بخواب. من هم فعلا مطالعه دارم،… ساعتی از خواب من نگذشته بود که پای آن زن به پای من خورد و از خواب بیدار شدم. با خود گفتم:  چون در عالم خواب است، متوجه نیست و مجداداً خوابیدم. پس از ساعتی دوباره پایش به پای من خورد. با کمی مکث من همچنان توجیه کردم که احتمالا در اثر شدت سرما و فعالیت روز خسته شده و اکنون به جای گرم رسیده در نهایت بی هوشی است و از روی عمد نیست.  بار سوم خوابیدم، هنوز ساعتی نگذشته بود که پایش به پای من خورد با شیوه ای خاص…!    این بار متوجه شدم توجیهات من اشتباه بوده و این زن میخواهد مرا به دام گناه گرفتار کند. ازین رو در آن شب سرد زمستانی در همان ساعت از حجره بیرون آمدم  و تا صبح روی آن برفها راه رفتم تا سرما بر من غلبه کرد و… همین که هوا روشن شد او را از حجره بیرون کردم و این گونه بر شیطان غلبه یافتم . بعد از این جریان خداوند تبارک و تعالی به من عنایت فرمود و علم تعبیر خواب را به من داد که بعد ازمن هم کسی این مقام را نخواهد یافت. 


برگرفته از پایگاه جوان انقلابی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد